سفرنامه ماهیگیری در سد ساوه (الغدیر) _ اردیبهشت93

[mehdi23]

سلام و عرض ادب خدمت ماهیگیران عزیز انجمن فیش فیش.



بعد از همت چندی از دوستان عزیز 4شنبه همگی راهی سد ساوه شدیم و بعد از طی اتوبان تهران ساوه و پس از گذشت از 

شهر پرند و پرندک به شهر زیبای ساوه رسیدیم(خداییش شهر زیبا و انسانهای خونگرمی داره).

از 2 مسیر میشه به سد ساوه رفت؛یکی از کمربندی و دیگری از داخل شهر و ما راه داخل شهر رو انتخاب کردیم

چون نزدیکتر بود و هم اینکه حوصله ما هم کمتر سر میرفت!

بالاخره بعد از طی مسافتی در حدود سی و چند کیلومتر به حاشیه سد ساوه (الغدیر) رسیدیم.



بعد از طی یک جاده خاکی (کناره سد)؛ به مقصد نهایی رسیدیم.




پس از کمی جستجو محلی مناسب در کنار رودخانه پیدا کرده و مستقر شدیم.جایی ساکت و بدور از هیاهو!



هوا در روز خنک و شبها تقریبأ سرد بود و نمیشد بدون لباس گرم به ماهیگیری ادامه داد.خبری هم از پشه و جونورای موزی نبود!



هوا داشت کم کم تاریک میشد که ما تازه چوب هامون رو داخل آب انداختیم و جای شما خالی رفتیم سر سفره برای خوردن ناهار!

چون ناهار نخورده بودیم و خیلی گرسنه بودیم.بعد از ناهار هم هوا بارونی شد و رگبار و رعد و برق و ...

برای ساعاتی بیخیال ماهیگیری شدیم یعنی نمیشد که از داخل چادر و ماشین بیرون بریم!

ناگفته نمونه که من قبل از مسافرت به این سد آمار هواشناسی رو گرفته بودم و میدونستم که هوا بارونیه ولی چون عاشق ماهیگیریم

رفتم.هوا 2 ساعت خوب بود و چندین ساعت باد شدید و بارندگی زیاد که گاهی اوقات به قدری بود که مجبور میشدیم یه چرت بزنیم.

زمانی که آفتاب از لابلای ابرها بیرون میزد دوباره کار رو شروع میکردیم. برای اینکه ریسه ها و نخ های چوبامون بهم گره نخوره

مجبور بودیم تا اونهارو با فاصله زیادی از هم بچینیم که این کار باعث خستگیمونم شده بود.



زمانی که در حاشه رودخانه قدم میزدم؛چندین ماهی کوچیک دیدم که بی جان کنار آب افتاده بودن و از ظاهر پولک هاشون مشخص

بود که از دام فرار کرده و یا اینکه صیاد بعد از صید و دیدن اندازه کوچیکشون به خشکی انداخته شده بودن!



بگذریم!---- دوستان همه مشغول صید و تفریح بودن و در این بین نوشیدن یه چای تازه دم هم خالی از کیف نبود.

جای همه شما دوستانم رو خالی کردیم بخصوص داداش های گلم: (آقا محمد و آقا وحید).

دمای آب این منطقه تازه میخواست رو به گرمی بره و کپورهای شیطونش هم به سمت بالادست رودخانه برای تخم ریزی رفته بودن.

و ما تونستیم فقط ماهی های زردک و عروس صید کنیم.



برای شب از طعمه های حبوبات تخمیر شده استفاده کردیم و در طی روز از ملخ؛سنجاقک؛کرم و لارو حشرات.

اینقدر که ماهی های کوچیک زیاد بودن که با پرتاب های بلند هم خودشون رو به طعمه ها میرسوندن و در چند دقیقه؛ دمار از 

روزگار طعمه ها در میاوردن که گاهی اوقات با استفاده از فنر طعمه پاش و طعمه ذرت؛ ریکاوری هامون رو کمتر میکردیم.

ماهی های عروس به طعمه ذرت در طی روز رغبت بیشتری از خودشون نشون میدادن و ماهی های زردک هم به طعمه های زنده.

راستی یه تجربه جالب براتون بگم: زمانی که میگوها بهنگام شب در کنار آب به وفور به چشم دیده بشن؛ تایم صید کپوره!!!

خیلی دلم میخواست که قایقم رو هم با خودمون میبردم تا بتونم به جاهای بکر رودخانه برسم و رکوردهای خوبی برای خودم

بزنم ولی از اونجایی که محیط بان های عزیز هر لحظه و هر کدومشون یه قانونی رو ثبت میکنن؛ترسیدم که نکنه قایقم رو هم از دست

بدم!... ولی به طور کل هم ماهی به وفور بود و هم ماهیگیرها کم.

یه تجربه دیگه خدمتتون بگم: بعد از اتمام بارندگی ماهی ها بیشتر به کنار آب میان و صیدشون هم راحت تر میشه!

من آخرین بار 4 سال پیش به این سد رفته بودم و اون موقع آب به قدری پائین اومده بود که نصف دریچه خروجی سوم سد مشخص بود

ولی تو این سفر دیدم که فقط 2 تا از دریچه های خروجی معلومن؛این یعنی آب؛ امسال تو این منطقه خوب بوده.

موضوع دیگه که میخوام خدمت دوستان عزیزم بگم اینه که : سعی کنن بیشتر با قلاب ماهی بگیرن نه با تور و غیره!

زمانی که شما با قلاب ماهیگیری میکنین یعنی ماهیگیری ورزشی و این کار باعث میشه شما با طعمه های مختلفی آشنا بشین

همینطور چوب و چرخ و ریسه و غیره.ولی ماهیگیری با تور و ادوات دیگه؛فقط ماهیگیریه:همین و بس!

نه لذت کلنجار رفتن با ماهی رو داره؛نه خسته کردن و نه بیرون کشیدن اون از آب تا خشکی.نمیدونم ولی من فقط نظر خودمو دادم.

دوستان؛ برای ماهیگیری ورزشی؛50% لوازم و تجربه لازمه و 50% دیگه هم شانس! و این پنجاه درصده لوازم و تجربه هست که 

باعث میشه یه ماهیگیر تو کارش موفق بشه و بقول استاد عزیزم با سبدی پر از ماهی به خونش برگرده.

پس سعی کنین قبل از مسافرت (ماهیگیری)؛به منطقه ای که تا حالا نرفتین؛از دوستانی که به اونجا سفری داشتن:

تجربه و لوازم مورد نیاز از قبیل طعمه ها و ریسه ها و چوب و چرخ هارو پرسیده و آماده کنین.

بدترین زمان برای ماهیگیری وقتیه که ماهی ها برای تخم ریزی میرن و تو این تایم شما نمیتونین ماهی بگیرین و باید از طعمه های

خیلی حرفه ای استفاده کنین تا بتونین ماهی صید کنین: ناگفته نماند اگر هم موفق به صید شدین؛ماهی رو باید قبل از تلف شدن

رها کنین.چون اون ماهی یه مولده و برای اکوسیستم طبیعت مفیده.

یه تجربه دیگه: زمانی که وسیله نقلیه شما تا کنار آب و چادرتون میتونه بیاد؛برای استفاده از نور بهتر در داخل چادرتون میتونین یه

لامپ بوسیله چند متر سیم از باطری ماشین تا داخل چادر بکشین که هم روشنائیتون تا صبح تضمین میکنه و هم باطری چراغهایشارژی

شما عمرشون افزایش پیدا میکنه و استرس اینکه نکنه شارژ چزاغ هام خالی بشه رو دیگه نخواهید داشت.



توصیه برادرونه:

سعی کنین زباله های خودتون رو داخل یه نایلون جمع کرده و بعد از پایان سفر و در طی راه به نزدیکترین سطل زباله بندازین

تا محیطی سالم و بهتری رو برای دوستان ماهیگیر دیگمون داشته باشیم.


شاد و خوش و خرم باشین و تا سفری دیگه و سفرنامه ای دیگه؛خداحافظ همه شما دوستان عزیزم باشه.


ارادتمند: مهدی23

[en_vahid]

سلام آقا مهدی
امیدوارم که به شما و دوستان خوش گذشته باشه.
آقا مهدی شما خیلی با عشق می نویسی. هنگامیکه من مطالب شما رو می خونم برق توی چشمای شما رو می بینم.
خیلی دنبال فرصت هستم که با شما همسفر بشم؛ ولی وقت و مشکلات یاری نمی کنه. سفر آبکنار در محل سنگاچین، حتی جا هم رزرو کردم ولی نشد و مجبور شدم کنسل کنم.
به هر حال آرزو دارم همیشه سفرهای خوبی داشته باشی و رکوردهای جدیدی بزنی و ماهم لذت ببریم.

[mehdi23]

[font]سلام داداش وحید گلم

همیشه از لطف و بنده نوازی شما سپاسگذار بوده و هستم.

اگه راستشو بخواین؛اینقد دل دل میکنم که برای یه سفر از شما دعوت کنم:ولی حقیقتأ روم نمیشد![/font]

[font]ولی اگر منت به گردن برادر کوچیکتون بزارین و با ما همسفر بشین: بخدا که بنده نوازیتون رو کامل کردین.

داداش وحید باور بفرمائین منم با وجود مشغله کاری و تأهل و تأهدی که به زندگی خصوصیم دارم؛برام خیلی مشکله!

ولی از اونجایی که میدونم برای ماهیگیری همین چند ماه اول سال رو وقت دارم و میدونم که نمیتونم پیش بینی آینده رو

داشته باشم:سعی میکنم که این کودک درونم رو با همین عشق حفظ کنم؛چیکار کنم دل منم به همین خوشه![/font]

[font]داداش وحید؛حقیقت اینه که میخوایم برای هفتم خرداد ماه,یه برنامه ماهیگیری داشته باشیم.به کجا؟ هنوز معلوم نیست!

ولی اگه منت بزارین و با ما همسفر بشین: تضمین میکنم که بهتون بد نگذره.

و اگر منطقه خوبی رو هم سراغ داشتین؛به اتفاق گروه یه تصمیم میگیریم و بعدشم که دیگه:عشق است.


دست بوس داداش گلم.[/font]

[mohamadnasre]

سلام . سلام .
میبینم که اقا مهدی دوباره ترکوندی
خیلی ممنون از توصیه هایی که فرمودید
امیدوارم همیشه خوشحال باشید

----------------------------------

این عکس خیلی جالب بود




 

[en_vahid]

آقا مهدی خیلی ممنون از لطف شما
باشما همسفر شدن برای من افتخار و تجربه بزرگیه. سعی می کنم برنامه ام رو جور کنم و بتونم همراه شما دوستان بیام.

من پیشنهادم سد سلیمان تنگه (شهید رجایی) در نزدیکی ساری هست که به روی رود پر آب تجن بسته شده و بسیار مکان  زیبایی هست، مناظر بدیع این سد و جاده منتهی به آن چشم هر آدم خوش ذوقی رو نوازش می کنه . من سال گذشته با یکی از دوستان همراه با خانواده به این سد رفتیم؛ ولی کاش نمی رفتم. هنوز هم حسرت انداختن قلاب به داخل آب تو ذهنمه تا لب آب رفتم اما به دلیل علاقه نداشتن همراهانم به ماهیگیری و اینکه اینجا جای نشستن نداره و... دست از پا درازتر برگشتم!
به هرحال به نظرم مکان بسیار خوبیه.